روز زیبای من

سلام روژینای زیبای مامانی 22/6/88

رژینا خانوم من الان که اینا رو مینویسم حسابی خانوم شدی.امروز 22شهریور88 هست.خیلی وقت هست نرسیدم به اینجا سر بزنم .ولی خیلی خبر دارم.رژینا الان 2 سال و 3ماه و 4 روزش هست.موقعی که 2 سال و 2 ماهت بود مستقل شدی رفتی تو اتاق خودت میخوابی اتفاقا خیلی هم دوست داری.وشبها را باید برات قصه بگم تا بخوابی (البته چند تا قصه و چند تا کتاب و کلی لالایی).ولی خدا رو شکر خیلی خوشحالم که مستقل شدی.دوست ندارم مثل خودم و بعضی بچه ها وابسته باشی و در اینده خودت نتونی کارهای خودت رو انجام بدی.البته نصف شب زیادبهت سر میزنم .

از همون موقع هم دستشویی رفتنت رو کامل میگی.البته قبلا هم می گفتی و چند تا در میون ولی الان حدود 1 ماه هست که کامل میگی.حتی نصف شب اگه داشته باشی بیدار میشی و منو صدا میزنی و میگی . 

در مورد حرف زدنت هم که ماشاله همه چی میگی.کامل کامل .البته رژینا خانوم زود به حرف اومد.

چون خیلی زیاد لاک میزدی یعنی روزی 2 سه رنگ لاک رو هم میزدی (با رنگ لباست خودت میگفتی رنگ لاکت رو عوض کنیم)ترسیدیم ناخنهات خراب بشه بابا بهت گفته برای عروسیا لاک بزن.حالا دیوز که من لاک زدم بهم میگی:چه کار کردی مامان .لاک زدی مگه بابا نگفت برای عروسیا فقط لاک بزن.برو پاکش کن .بده.

پارک هم که این روزا تابستون بودو زیاد میرفتیم البته بیشتر منو رژینا.

دیروز یه پسری تو پارک زده بود و تو هم زورت گرفته بود میرفتی و می اومدی و حلش میدادی و بهش میزدی.تازه پسره کحداقل 2 سال ازت بزرگتر بود.دوست پیدا کردنت هم ماشاله خوبه .پارک که میریم میبینم بعد از چند دقیقه دست یه نفر تو دستت هست و داری میای پیش من و میگی مامان این فلانی .و دوستات بین 5 تا 10 سال ازت بزرگترن.همش میری با بچه های بزرگتر از خودت.

قبلا حرف(ه) رو درست میگفتی ولی الان یه مدتی هست چون میخوای رو(ه)تاکید کنی میگی (خ)مثلا" زهرا" میگی" زخخرا"  .

از اول تلفظ همه کلماتت درست بود مثلا بعضی بچه ها اولش یه کلمه هایی جای کلمه های دیگه میگن که ادم نمیفهمه چی میگن.و شما همه کلمه هارو درست میگی.تو این دوره از سنت خمیر بازی رو خیلی دوست داری و یه خونه بازی که تازه برات خریدیم و عاشق کتاب و مداد.

من و بابایی که خیلی بهت مطمئنیم که در اینده انشاالله یه دختر باهوشی.

فعلا باید برم.